هدف از آفرینش انسان چیست؟
پاسخ
عرض سلام وتبریک به حسن توجه شما به مسائل دینی که
قطعا سعادت را به همراه دارد.مسئله ای که شما مطرح کردید از چند جهت قابل
بررسی است لطفا دقت بفرمایید. این پرسش ، سابقة دیرینه ای دارد و مانند
برخی از مسائل فلسفی ، برای همگان مطرح است . غالب انسان ها مایلند بفهمند
که هدف خلقت خودشان و یا مجموعه انسان ها چیست ؟ این پرسش برای افرادی به
صورت یک عقدة لاینحل در می آید که دایره هستی را به جهان ماده منحصر می
نمایند و مرگ را پایان زندگی بشر می دانند و عالمی به نام رستاخیزو سرایی
به عنوان آخرت را نمی پذیرند. امّا کسانی که زندگی مادّی را برای انسان ،
منزلی از منازل زندگی بشر می دانند و به دنبال این جهان به سرای دیگری
معتقدند و این جهان را روزنه و پلی برای نیل به ابدیت می دانند، پاسخ به
این پرسش ، آسان است و بر فرض اگر هدف از آفرینش انسان را در این جهان
نتوانند بدانند، هدف از خلقت را در جهان دیگر و در زندگی ابدی ، جست وجو می
کنند و می گویند: هدف خلقت انسان ، در این جهان ، آماده کردن او برای یک
زندگی ابدی و جاودانی است که خود، هدف و مطلوب نهایی است .بعد از ذکر این
مقدمه ، به طور اجمال به بررسی هدف آفرینش می پردازیم : برای خلقت و آفرینش
، دو هدف می توان تصور کرد:
نخست : هدف متوسط
دوم :هدف غایی و عالی
با
مراجعه به آیات قرآن و روایات اهل بیت : روشن می شود که هدف متوسط خلقت ،
عبادت و بندگی خداست . این مطلب ، در همة پدیده های عالم ، ساری و جاری است
. خداوند، درباره همه اشیای مادّی عالم می فرماید: وَ إِن مِّن شَی ْءٍ
إِلآ یُسَبِّح ُ بِحَمْدِه ِ وَ لََکِن لآ تَفْقَهُون َ تَسْبِیحَهُم
ْ(اسرأ، 44) همه موجودات ، تسبیح خدا می گویند. امّا شما تسبیح آنان را نمی فهمید.و دربارة انسان و جن ّ نیز می فرماید: وَ مَا خَلَقْت ُ الْجِن َّ وَ الاْنس َ إِلآ لِیَعْبُدُون ِ.(ذاریات ،56(
آفرینش انسان و جن ّ برای بندگی است . بنابراین ، از دیدگاه وحی ، همه هستی تسبیح گوی ذات اوست [1]
امّا هدف عالی و غایی ، وصول به مبدأ نور هستی است .یعنی منتهی الیه سیر مخلوقات ، اوست :
وَ
أَن َّ إِلَی َ رَبِّکَ الْمُنتَهَی َ.(نجم ،42) انتهای سیر انسان به سوی
پروردگار است : إِن َّ إِلَی َ رَبِّکَ الرُّجْعَی ََّ.(علق ،8) بازگشت
همگان به سوی خداست : إِنَّا لِلَّه ِ وَ إِنَّآ إِلَیْه ِ راجِعُون .(بقره
،156) همه این آیات ، غایت سیر را روشن می کند. البته رسیدن به خدا، همان
به کمال مطلق رسیدن مخلوقات است . هنگامی پدیده های هستی کمال آخِر خود را
می یابند که به قرب الهی برسند. پس روشن شد هدف غایی خلقت ، به کمال رسیدن
همة موجودات و رسیدن انسان به مقام قرب الهی است .
در این جا دو مطلب دیگر را نیز باید مورد توجه قرار داد:
نخست
این که خدای متعال ، فیاض به تمام معناست و باران رحمت او همیشه بر بندگان
می بارد و مانعی هم برای آن نمی توان تصور کرد.به دیگر سخن ، مقتضی موجود و
مانع مفقود است . پس باید خلق کند. چون لازمة ذات او خلاقیت و فیاض بودن
است .
دوم این که آیا خدا در آفرینش ، ذی نفع است یا نه ؟ در پاسخ باید
گفت : منفعت و سود، به خلق بر می گردد.نه به خالق .یعنی خدا ذی نفع نیست .
یا به عبارت دیگر، ناقص نیست که با این کار به کمال برسد. بلکه سود به
مخلوق بر می گردد.
من نکردم خلق تا سودی کنم بلکه تا بر بندگان جودی کنم
به
دیگر سخن : آفرینش ، احسان و فیض از جانب خدا نسبت به مخلوقات است و چنین
آفرینشی حُسن ذاتی دارد و قیام به انجام دادن فعلی که ذاتاً پسندیده است ،
جز این که خودفعل زیبا باشد، به چیز دیگری نیاز ندارد. بنابراین اگر کسی
بپرسد: چرا خالق منّان ، دست به چنین کار پسندیدة با لذات زده است ؟ در
پاسخ باید گفت : خداوند که فیّاض علی الاطلاق است ، (با توجه به این که می
توانست موجودی را خلق کرده ، به کمال برساند) اگر چنین نمی کرد، جای پرسش و
ایراد بر او بود.
ممکن است این پرسش نیز در ذهن انسان مطرح شود که مگر خداوند نیازمند پرستش بندگان است ؟
در
پاسخ می گوییم : همان طور که می دانید، هدف از فعل ، در خداوند متعال و
انسان ها متفاوت است . هدف در افعال انسان عبارت است از فایده ای که هنگام
فعل ، انسان در نظر می گیرد و برای رسیدن به آن تلاش می کند. یعنی هدف
انسان از فعالیت هایش دفع کمبودها و نیازمندی های خودش می باشد. امّا
درباره خداوند نمی توان گفت : هدف از فعل او تأمین نیازمندی ها و رفع نواقص
است . زیرا خدای متعال به چیزی نیاز ندارد تا برای تأمین آن کاری انجام
دهد. او کمال مطلق است و هر کس هر چه دارد و هر بهره ای که از هستی داشته
باشد، از او گرفته است و در ذات خود فاقد چیزی نیست تا با انجام دادن کاری
کامل شود بلکه هدف از افعال خداوند، تناسب با ذات الهی داشتن یا رفع نیاز
بندگان است . عبادت هم جزو اهداف آفرینش است و از اهداف متوسط برای رسیدن
به کمال نهایی و غایی می باشد و فایده عبادت ، تنها عاید بنده می شود و او
را پرورش داده ، از نقص به کمال می برد و در عبادت بنده هیچ فایده ای برای
خداوند متصور نیست . بنابراین ، همان طور که اشاره شد، هدف غایی از آفرینش
انسان ، تکامل و وصول به رحمت الهی است و افرادی می توانند از این رحمت و
فیض الهی استفاده کنند که به نهایت درجة تکامل رسیده باشند. از این رو، اثر
تکامل ، آرامش در سایه سار رحمت الهی است :
وَ لاَ یزَالُون َ مُخْتَلِفِین َ إِلآ مَن رَّحِم َ رَبُّکَ وَ لِذَ َلِکَ خَلَقَهُم ْ; (هود، 118 و 119)
آنان
همواره در اختلافند. مگر آن چه پروردگارت رحم کند و برای همین ]رحمت [
آنان را آفرید.چنان که مولای متقیان می فرماید: بی گمان ، خدای سبحان دنیا
را مقدمه ای برای زندگی پس از آن قرار داده است و آن را برای مردم ، بوتة
آزمونی شمرده است تا هر آن که را نیکوکارتر است ، باز شناسد. این است که ما
برای دنیا آفریده نشده ایم و مأموریت مان تلاش در جهت آن نیست . بلکه برای
آزمایش در دنیا نهاده شده ایم [2]
در
پایان ، مناسب است به هدف نهایی در کارهای انسان نیز اشاره ای کنیم : از
ویژگی های هدف نهایی این است که هر چه باشد، چون و چرا نمی پذیرد.توضیح این
که : اگر از دانش آموزی بپرسیم : برای چه درس می خوانی ؟ می گوید: برای
این که به دانشگاه راه یابم . باز اگر پرسش کنیم : دانشگاه را برای چه می
خواهی ؟ می گوید: برای این که دکتر یا مهندس شوم . می گوییم : مدرک برای چه
می خواهی ؟ می گوید: برای این که فعالیت مثبتی انجام دهم و درآمد[1]
خوبی داشته باشم . باز اگر بپرسیم : درآمد خوب را برای چه می خواهی ؟ می
گوید: برای این که زندگی آبرومند و مرفهی داشته باشم . سرانجام می پرسیم :
زندگی مرفه و آبرومند برای چه می خواهی ؟ در این جا می بینیم ، لحن سخن او
عوض می شود و می گوید: خوب برای این که زندگی مرفه و آبرومندی داشته باشم ;
یعنی همان پاسخ سابق را تکرار می کند و این پاسخ نهایی او به شمار می رود.
دلیل آن هم این است که او همواره بر پاسخ پایانی خویش تأکید خواهد کرد. در
این جا هم وقتی گفته می شود: هدف از آفرینش چیست ؟ می گوییم : برای تکامل
انسان و دریافت رحمت خدا. اگر پرسیده شود: تکامل و قرب پروردگار برای چه
منظوری است ؟ می گوییم : برای قرب به پروردگار! یعنی این هدف نهایی است و
همه چیز را برای تکامل و قرب می خواهیم ; امّا قرب و دریافت ِ رحمت ، ذاتاً
ارزشمند است و ماورای آن خوبی دیگری نیست [3]
ب
) دنیا راه است . راه نمی تواند هدف باشد. اگر هدف از آفرینش تنها زندگی
در این جهان باشد، لازم می آید که جهان آخرت وجود نداشته باشد، نیکان پاداش
داده نشوند و بدان به کیفر کردارشان نرسند، چون در دنیا نمی توان به طور
کامل ، پاداش نیکان و کیفر بدان را داد.
هدف آفرینش
۱. | ↑ آل عمران/سوره۳، آیه۱۹۱. | |||||||
۲. | ↑ ص/سوره۳۸، آیه۲۷. | |||||||
۳. | ↑ انبیاء/سوره۲۱، آیه۱۶-۱۷. |
چرا خداوند در آفرینش مخلوقات خود انسان را خلق کرده است؟
سؤال از هدف آفرینش انسان دارای دو جنبه است :
الف ) هدف فاعل ( خداوند ) ، ب ) هدف فعل ( انسان ) . هدف فاعل ( با قدری مسامحه )؛ یعنی ، آنچه خدا را به آفرینش انسان برانگیخت و هدف فعل ؛ یعنی ، آنچه انسان به آن منتهی می شود . هدف فاعل در آفرینش انسان با توجه به مطالب زیر روشن می شود :
1- خداوند متعال به مقتضای این که خودش واجب الوجود است و وجود او وابسته به چیزی نیست ، هیچ محد ودیتی و نقصی ندارد و همه کمال ها را دارا است ؛ بلکه عین کمال است.
2- از جمله کمالات او فیاض و جواد بودن است
3- هرخیری و کمالی ناشی از وجود است و هر شر و نقصی ناشی از عدم؛ مثلا علم خیر و کمال است و جهل شر و نقص به شمار می آید. قدرت نیز درمقابل عجز و ناتوانی ، یک امر وجودی است . پس معلوم می شود که وجود خیر است و در مقابل آن هر شر و نقصی از عدم است .
4- با توجه به مقدمه سوم می توان دریافت که فیاض و جواد بودن خداوند با آفریدن و ایجاد کردن محقق می شود .پس لازمه فیاض بودن آفریدن است .
5- این نکته را می توان
از راه دیگری نیز بیان کرد و آن این که اگر چیزی امکان ایجاد شدن را داشته باشد و
خداوند نیز به عنوان علت فاعلی ، توانای
درباره این سایت